روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا مبحث مهمی است در حسابداری صنعتی که حسابداران می بایست با هر یک از این روشها آشنا باشند در اکثر مصاحبه های استخدامی هم از این مبحث سئوالاتی مطرح میشود که هر حسابداری باید از آنها مطلع باشد و در حوزه شغلی هم حسابداران باید با مباحث تئوری این بخش آشنا باشند . ما در اینجا در مورد روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا مطالبی را ارائه می کنیم که امیدوارم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد.
در روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا ، روش شناسایی ویژه ، تنها در مواردی که بتوان خریدهای مختلف را به طور عینی از یکدیگر تفکیک کرد، کاربرد دارد.بدین ترتیب هرگونه موجودی کالا را می توان به عنوان مقادیر باقیمانده از خریدهای خاص شناسایی کرد و بهای تمام شده هریک از اقلام را طبق صورتحسابهای مربوطه به طور جداگانه تعیین کرد . روش شناسایی ویژه در بیشتر موارد کاربرد عملی ندارد . یکی از عمده ترین معایب روش شناسایی ویژه این است که با بکارگیری آن امکان تحریف سود ، در مواردی که اقلام مشابه به قیمتهای متفاوت خریداری میشود ، وجود دارد.
روش قیمت میانگین بر این مفهوم مبتنی است که بهای تمام شده موجودیها در پایان دوره و بهای تمام شده کالاهای فروش رفته طی دوره باید تا حد زیادی معرف مخارج واقع شده طی دوره باشد .مفهوم قیمت میانگین به دو طریق به کار می رود و به سیستم مورد استفاده برای ثبت موجودیها بستگی دارد. در سیستم ادواری ، قیمت میانگین موزون یک واحد کالا و در سیستم ثبت دائمی ، قیمت میانگین متحرک یک واحدکالا به کار می رود . نتایج حاصل از بکارگیری روش قیمت میانگین هنگامی که گردش اقلام موجودی بسیار زیاد است تقریبا مشابه روش اولین صادره از اولین وارده (FIFO) است .
قیمت میانگین موزون که در پایان دوره محاسبه میشود ، از طریق منظور کردن قیمتهای خرید یک واحد ، تعداد خریداری شده طی دوره و موجودیهای ابتدای دوره محاسبه می گردد. به عبارت دیگر ، قیمت میانگین موزون یک واحد از تقسیم جمع بهای تمام شده کالاهای آماده برای فروش به تعداد کالاهای آماده برای فروش بدست می آید.نتایجی که از اعمال این روش به دست می آید ، چه در ارزشیابی موجودیها و چه از لحاظ تاثیر بر اندازه گیری سود ، بین نتایج حاصل از بکارگیری روش fifo و روش lifo قرار دارد.ارزش موجودیهای کالا که با استفاده از روش میانگین موزون محاسبه می شود با ارزش جاری آنها مطابقت ندارد.
در روش قیمت میانگین متحرک (سیار) پس از هربار خرید ، بهای تمام شده میانگین جدیدی محاسبه می گردد بنابراین هنگامی که کالایی به فروش میرسد یا مصرف می شود در همان زمان به قیمت میانگین متحرک ارزشیابی می گردد.در این روش پس از هربار خرید ، برای هر واحد ، قیمت میانگین جدیدی محاسبه می شود .موجودیهای پایان دوره به آخرین قیمت میانگین متحرک یک واحد قیمت گذاری می شود . بهای تمام شده کالاهای فروش رفته مجموع اقلام صادره خواهد بود . در این روش مبنای اندازه گیری مبالغ مربوط جهت انعکاس در ترازنامه و صورتحساب سود و زیان یکسان است.
در روش اولین صادره از اولین وارده (fifo) فرض میشود قدیمی ترین کالاهای موجود ، قبل از سایر کالاها صادر یا به فروش میرسد . این فرض درباره جریان هزینه ها معمولا با واقعیت مطابقت می کند . استفاده از این روش باعث می شود تا بهای تمام شده موجودیهای کالا احتمالا به ارزشهای جاری بازار که برای جایگزینی موجودیهای کالا نیز باید پرداخت شود ، نزدیکتر گردد. بنابراین ، موجودیهای کالا متشکل از جدیدترین خریدها (تولید) خواهد بود.یکی از مزیت های این روش انطباق آن با گردش عینی کالاست . مزیت دیگر آن این است که بهای تمام شده موجودیهای کالا به ارزشهای جاری بازار نزدیک می شود.
در این روش فرض بر این است که جدیدترین کالاهای خریداری شده قبل از سایر کالاها به فروش یا به مصرف می رسد .بنابراین ، جریان خروج هزینه در این روش برعکس جریان ورود هزینه است . از اینرو ، آخرین مخارج رابطه بسیار نزدیکی با درآمدهای جاری دارند و اعمال این روش باعث تطابق مناسب هزینه ها با درآمد می شود.به بیان دیگر در این روش موجودیهای کالا در ترازنامه به قدیمی ترین قیمتها و کالاهای فروش رفته به اخیرترین قیمتهای خرید ارزشیابی می شود . در مواردی که قیمتها روند صعودی دارد ، بکارگیری روش مزبور باعث بهبود جریان وجوه نقد (از طریق کاهش در هزینه مالیات) می شود.