ایران آنلاین / روز چهارشنبه ۱۰ شهریورماه دقیقاً بعد از دو ماه اشتیاقی که بواسطه کسب جایزه جهانی کن ایجاد شده است بالاخره اکران فیلم «فروشنده» آغاز شد و این فیلم نخستین نمایش عمومی خود را در کشور سازنده اثر تجربه کرد.
ساعت ۶:۴۵ روز چهارشنبه دهم شهریور ماه نخستین سانس نمایش «فروشنده» است. صاحبان سینما آزادی بعد از مواجهه با استقبال گسترده تماشاگران از پیشخرید بلیتهای سانس ساعت ۹ صبح، این سانس فوقالعاده را در نظر گرفتهاند. بلیتهای این سانس با وجود اینکه در جریان پیشفروش به صورت کامل فروخته شد، اما کمی زمان برد تا صندلیهای خالی سالن پر شود. استقبال از «فروشنده» اگر چه قابل پیشبینی بود و خیلیها فروش بالای ۱۵ میلیارد را برای این فیلم پیشبینی میکنند اما اینکه مخاطبان در ساعات آغازین روز راهی چهارراه عباسآباد شوند تا جزو نخستین مخاطبانی باشند که این فیلم را میبینند چندان توقع قابل انتظاری نبود. اصغر فرهادی که بارها بر این نکته تأکید کرده است که هر چند جایزه گرفتن برایش اهمیت دارد اما مهمتر از آن استقبال مخاطب است در پاسخ به «ایران» مبنی بر اینکه آیا انتظار چنین اقبالی را از سوی مخاطب داشته است، میگوید: «خودم هم تصور نمیکردم که مردم بیایند و اکران شش صبح را ببینند.
نامه اصغر فرهادی به محمدرضا شجریان
اصغر فرهادی، سینماگر پرافتخار ایرانی در آستانه اکران تازهترین فیلمش «فروشنده» از عشق و انتظارش برای استاد شجریان نوشت. به گزارش خبرآنلاین، در متن نامه فرهادی برای شجریان آمده است: «مدتی است برای تحقیق و نگارش فیلمنامه گذشته در پاریس هستم. روزها بیشتر به یادداشتنویسی میگذرد و غالباً پیش از غروب میروم پیادهروی. از کوچههای پیچ وواپیچ منطقه پنج پاریس میگذرم تا به پارکی برسم و یک ساعتی تا قبل از بستن درهای پارک راه بروم. امروز از ظهر باران باریده و تازه چند دقیقهایست که آسمان باز شده. کوچهها خلوتند و هوا سرد. از کوچهای به کوچه بعدی میروم. یکباره صدایی قدمهایم را آرام میکند. آوازیست با صدای آقای شجریان نازنین. سر بلند میکنم. باید از یکی از خانههای اطراف باشد. چندقدمی میروم اما دلم نمیآید دور شوم، برمیگردم، بهدنبال پنجرهای که این صدای دلنشین و آشنا را به کوچه میرساند نگاهم را روی ساختمانها میچرخانم. حدس میزنم صدا از پنجرهای نیمهباز میآید در یکی از طبقات بالایی ساختمانی قدیمی. پنجرهای که شاید هموطنی آن را گشوده و گوشهای از اتاقش غرق در زمان و مکانی دیگر نشسته و خیره به این آسمان خاکستری خسته از بارش مانده. |
فکر میکردم این یک اتفاق تبلیغاتی است اما صبح که تلفنی خبر دادند بیش از نیمی از سالن پر شده است و بلیت صندلیهای خالی هم به فروش رفته و احتمالاً صاحبان آنها خواب ماندهاند تعجب کردم. این اتفاق برایم خیلی با ارزش است و در خاطرم خواهد ماند. همه گروه از این اتفاق خوشحالند»
چشمها در جستوجوی «شهاب» و «ترانه»
«فروشنده» در ساعات آغازین اکرانش در روز چهارشنبه مخاطبان زیادی را به پردیس سینمایی کوروش کشانده است. خیلی از آنها اگر چه خبر ندارند که فرهادی قرار است در کنار آنها به تماشای فیلم بنشیند چنددقیقهای زودتر خود را به سالن نمایشدهنده فیلم رساندهاند تا در سانسهای ساعت ۹:۱۵ و ۹:۳۰ فیلم را ببینند. حضور اصغر فرهادی جمعیت پشت در سالنها را به دیگر طبقات میکشاند. همراهان فرهادی تلاششان این است که حاضران زودتر در صندلیهایشان قرار بگیرند تا نمایش فیلم با تأخیر مواجه نشود اما فرهادی با خوشرویی درخواست مردم را بیپاسخ نمیگذارد. بازار امضا و عکس سلفی اگر چه داغ است اما در عین حال چشمها در جستوجوی شهاب حسینی و ترانه علیدوستی است که در این مراسم غایب هستند. خوش وبش مردم با این کارگردان چند دقیقهای نمایش فیلم را به تأخیر میاندازد و بر این اساس، فرهادی که برای پاسخگویی به احساسات مردم و خوشامدگویی روی سن حاضر شده است ترجیح میدهد سخنانش را کوتاه کند. او در صحبتی کوتاه پیش از نمایش فیلم در این دو سانس میگوید: «خیلی خوشحالم که امروز برای نخستین نمایش مردمی فیلم در کنار شما هستم و قدر این لحظات را میدانم.»
فرهادی با تشکر از کسانی که در ساعت ۹ صبح به دیدن فیلم آمدهاند ،ادامه میدهد: «تماشای فیلم در این ساعت صبح برای هر فیلمسازی خوشایند است و اتفاق نادری است که در خیلی از کشورها رخ نمیدهد. این اتفاق خاص کشور ماست و رابطهای که مردم با سینما دارند و محبتی که به فیلمهای من دارند.»
در آرزوی اجرای تئاتر
او با ابراز خوشحالی از اینکه تلاشهایش برای اکران «فروشنده»در ایران پیش از دیگر کشورها نتیجه داده است، میافزاید: «امیدوارم این فیلم باعث شود که یک گفتوگو بین شما شروع شود و درباره آن حرف بزنید. ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشید و این خودش شروعی است برای یک گفتوگو.» فیلمی که سازندهاش آن را ادای احترام به چیزهایی میداند که در زندگی خیلی دوستشان دارد؛ فیلم «گاو»، غلامحسین ساعدی، «مرگ فروشنده» آرتور میلر و موسیقیهای خاطرهانگیز و به یاد ماندنی. یکی از دلبستگیهای فرهادی که در «فروشنده» جلوه میکند حوزه نمایش و تئاتر است. از فرهادی درباره بازگشت به پیشینه تئاتری و اجرای نمایش و در نهایت راهی کردن چنین جمعیتی به سالنهای نمایش جویا میشویم و او به «ایران» میگوید: «امیدوارم! یکی از آرزوهای من این است که یک فرصت یکساله خالی پیدا کنم و بتوانم در کشور خودم یک نمایشنامه اجرا کنم.» این کارگردان در ادامه میافزاید: «این پیشینه تئاتری سرمایه بزرگی برای من بوده است. آشنایی با ادبیات نمایشی کشورم خیلی چیزها به من آموخت و مرا صاحب یک سلیقه کرد. از وقتی که وارد سینما شدم همیشه این احساس دین را به تئاتر داشتم و الان خیلی احساس نیاز میکنم که یک بار تئاتر کار کنم.» با تشویق حاضران عنوان «فروشنده» روی پرده سالن نقش میبندد که در تیتراژ آغازین آن، فیلم به صدابردار فقید یدالله نجفی تقدیم شده است. اصغر فرهادی که فقط نخستین روز نمایش فیلم فرصت دارد تا در ارتباط نزدیک با مخاطب در جریان روند اکران قرار بگیرد در یکی دو سانس بعدی در دیگر سالنها حاضر میشود و لحظاتی با مردم تماشای فیلم را همراهی میکند. او که چهارشنبه شب برای آمادهسازی مقدمات فیلم جدیدش راهی اسپانیاست در بخش پایانی صحبتهایش با «ایران» درباره ادامه این همراهی با مخاطبان میگوید: «مسافر هستم و تمام تلاشم این بود که فیلم را برای اکران برسانم. متأسفانه فقط امروز را با تماشاگران هستم. شب(شامگاه چهارشنبه) به سفر میروم. هفته آینده دو روز باز میگردم تا از نزدیک در روند اکران فیلم قرار بگیرم و پس از آن یک مدت طولانی در ایران نخواهم بود.»
/ایران