در عرف حسابداری ، سرشکن کردن . تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم بر دوره های استفاده از آن استهلاک می نامند.حسابداری استهلاک به روشی اطلاق میشود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط آن بر مدتی که عمر مفید آن برآورد میشود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود . در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش ، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه میشود.
علل استهلاک را میتوان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
( تعویض زودرس به هنگامی ضرورت میابد که ماشین آلات جدیدی ابداع کنند که خدمات بهتری عرضه نماید و سبب انصراف از کاربرد نوع قدیمی موجود شود)
متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره میابد مورد نظر قرار میگیرند عبارتست از :
بنابراین محاسبه استهلاک بستگی پیدا میکند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوردی یا تخمینی . ارزش اسقاط برابر است با مبلغی که پیش بینی میشود از فروش مال یا در تعویض به هنگام انصراف از کار آن عاید شود . در این برآورد میباید هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور گردد.
فرضا اگر قیمت فروش مال اسقاط ۲/۵۰۰/۰۰۰ ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن ۵۰۰/۰۰۰ ریال برآورد شود . ارزش اسقاط آن ۲/۰۰۰/۰۰۰ ریال خواهد شد .
مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط مال را ماخذ استهلاک می نامند .
عمر مفید ممکن است برحسب یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود :
از لحاظ نظری تعیین عمر مفید به ماهیت مال و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد .
استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید به بدهکار حساب بهای ساخت (سربار کارخانه ) و به بستانکار حساب کاهنده دارایی بنام استهلاک انباشته منظور میشود .
محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت در هر دوره مالی به طرق مختلف انجام میشود . روشهای استهلاک را میتوان به شرح زیر طبقه بندی کرد
الف- محاسبه بر حسب زمان:
۱- روش خط مستقیم یا اقساط مساوی
ب- محاسبه بر حسب محصول :
۲- روش ساعت کارکرد
۳-روش میزان تولید
پ-روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن :
۴- روش مجموع سنوات
۵- روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی