پس از نوسانات شدید بورس تهران، جهش ۳۰ درصدی شاخص در سه ماه پایانی سال گذشته و در ادامه افت ۵/ ۹ درصدی شاخص تا پایان خرداد ۹۵، انتظار تقویت فضای تحلیلی در معاملات وجود داشت. این در حالی است که معاملات روزهای اخیر بار دیگر به شایعشدن فضای هیجانی در بازار اشاره دارد. این فضا بهخصوص در گروههایی که پیش از این نیز تجربه نوسانات شدید را داشتند، کاملا ملموس است.
فارغ از عوامل هیجانی در رفتار سهامداران، به نظر میرسد برخی مشکلات ساختاری عامل تشدید فضای سفته بازی در بورس تهران شدهاند. سهام شناور پایین که گردش مالی (turnover) معاملاتی را کاهش داده، احساس مسوولیت بیمورد برای حفظ شاخص سهام و همچنین محدودیت دامنه نوسان قیمت سهام از جمله مهمترین ضعفهای ساختاری است که تمایل به موجسواری در بورس را تقویت میکند.
سهامداری روی موج اخبار برای مثال گروه خودرو، در مدت زمان کوتاهی (زمستان ۹۴) رشد ۲۱۸ درصدی را تجربه کرد و در ادامه نیز تا پایان خرداد با افت ۳۲ درصدی مواجه شد. این نوسانات شدید به فضای ملتهب این گروه اشاره دارد. روز گذشته بار دیگر حرکت سریع نمادهای این گروه به سمت صف خرید را شاهد بودیم. مشاهده صف خرید با خبرهایی که بهعنوان داغکننده سهام شناخته میشود، این صفها را به تدریج طولانیتر ساخت.
این موضوع البته در شرایط کنونی مختص گروه خودرویی نیست و در سایر گروههای بازار و بعضا تکنمادها نیز مشاهده میشود. بیتوجهی به عوامل بنیادی یا حتی بیاعتنایی به عوامل بازاری (نیاز به اصلاح قیمت سهام پس از رشدهای بیوقفه) میتواند هیجان را ادامهدار سازد. همانطور که روند تاریخی بورس نشان داده و انتظار میرود اگر عامل بنیادی در حمایت از قیمتهای متورم شده کنونی مشاهده نشود، باید در انتظار نزدیک شدن دوباره قیمتها به ارزش ذاتی آنها بود. بر این اساس، مقصد بعدی این هیجان افتهایی بیش از پیش خواهد بود.
گرچه ضعف تحلیل عاملی برای این نوسانات شدید محسوب میشود، اما برخی عوامل در گسترش بستر سفتهبازی در ساختار بازار سهام مشاهده میشود. در اینخصوص، کارشناسان بازار سهام به دو موضوع مانند گردش مالی (turnover) کم معاملات و همچنین سنجش کار مدیران بورسی بر اساس مقدار شاخص برای تشدید فضای هیجانی بازار سهام اشاره میکنند.
در حالی که بورسهای پیشرفته میزان گردش مالی (نسبت ارزش معاملات به ارزش کل بازار) بیش از یک است، یعنی حداقل یک یا بیشتر از یک سهم میان فعالان طی یک سال دست به دست میشود. در بورس ما این نسبت کمتر از ۲۵ درصد است. بنابراین به راهکارهایی برای جذب نقدینگی و جذابیت بازار سهام نیاز داریم.
البته این جذابیت نمیتواند بر مبنای رشد شاخص باشد. همچنین تلاش برای حذف دامنه نوسان، افزایش سهام شناور شرکتها و حذف مورد خودساخته حجم مبنا از دیگر موارد تقویت تحلیلپذیری در بازار سهام محسوب میشوند. افزایش سهام شناور میتواند به رشد نسبت گردش مالی کمک کند. دامنه نوسان و حجم مبنا نیز عواملی برای ایجاد فضای هیجانی با تشکیل صفهای هیجانی و کمک به بیتحلیلی بازار است. این موارد بارها در سالهای گذشته مورد تاکید تمامی کارشناسان سهام بوده است.
نیاز مبرم به افزایش گردش مالی معاملات شاهین شایانآرانی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» نوسانات شدید بورس تهران را ناشی از نبود نقدینگی کافی در بورس تهران دانست. نسبت مهمی که در بازارهای سهام به آن توجه میشود، نسبت گردش مالی در معاملات یک سال است.
این نسبت که بهصورت ارزش معاملات به ارزش کل بازار در یک دوره مشخص تعریف میشود، نشاندهنده میزان نقدینگی موجود در بازار است. این نسبت در برخی بازارهای سهام پیشرفته به ۱۰۰ و حتی به ۳۰۰ درصد نیز میرسد. بر این اساس، در بازاری که ارزش معاملات آن بیش از ارزش کل بازار است، بیش از یکبار در سال این سهم میان فعالان آن دست به دست شده است. در این بازارها به عرضه و تقاضا بهصورت کامل پاسخ داده میشود.
در نقطه مقابل، در بورس تهران شاهد کمبود نقدشوندگی هستیم و این نسبت در بهترین حالت در بورس ما حدود ۲۵ درصد برای میانگین سالهای اخیر است. بر این اساس، به منظور پویایی و دینامیک بودن معاملات حضور نقدینگی تازه در بورس الزامی است. بر این اساس، باید سرمایهگذاران تازه به بازار سهام جذب شوند، حضور سرمایه گذاران خارجی میتواند کمک زیادی برای عبور از کمبود نقدینگی باشد. در حالی که در سمت تقاضا شاهد کمبود نقدینگی در بورس تهران هستیم، در سمت عرضه نیز دقیقا این مکانیزم تکرار میشود.
در این خصوص، اگر یک شرکت دارای ۱۰۰ سهم باشد، تنها بخش کوچکی تا ۲۵ سهم آن شرکت قابل معامله است و سایر سهام تحت کنترل سهامداران عمده بوده و هیچ حرکتی از سوی آنها مشاهده نمیشود. در این شرایط، سفتهبازان با سرمایه اندکی میتوانند قیمت سهم را جابهجا کنند. در نتیجه، با داغ شدن سهم تا قیمتی دلخواه شرایط را برای فروش خود فراهم میکنند. حالت عکس این موضوع نیز مشاهده میشود؛ فشار برای کاهش قیمت یک سهم و در ادامه جمع کردن سهام در کف قیمتی. در حالی که تعداد اندکی سهام قابلیت معامله شدن را دارد، قیمت ۱۰۰ درصد سهام با این نوسانات تغییر میکند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: به منظور کنترل نوسانات و به دنبال آن فعالیتهای سفته بازانه باید به بالا بردن حجم و ارزش معاملات توجه شود. در این میان، راهحلهایی به ظاهر آسانتر مانند ایجاد حجم مبنا و دامنه نوسان قیمتی از راهکارهایی ناکارآمد در کنترل نوسانات هستند. بر این اساس، به جای توجه به اصل موضوع و تلاش برای رقابتی ساختن معاملات سهام محدودیتهایی در معاملات ایجاد میکنند که این تلاشها کاملا بیثمر بوده است.
آنچه در بورسهای دیگر و همچنین منطقه شاهد هستیم، تلاش مدیران برای جذب شرکتهای جدید به بورس است. این کار رونق سرمایهگذاری را به دنبال خواهد داشت و به پویایی بازار کمک میکند. فضای بورس ما تا حدود زیادی دولتی بوده و تلاشهایی برای گسترش بازار و جذاب ساختن بازار به ندرت مشاهده میشود. بورسی که بخواهد با دستورالعمل و قاعده دولتی کنترل شود، نمیتواند در کنترل نوسانات و جذب سرمایه گذاران موفقیت چندانی کسب کند.
سه دلیل نگاه کوتاهمدت سهامداران سعید اسلامی بیدگلی، عضو هیاتمدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی سه دلیل برای کوتاهنگری و نبود تحلیل در میان سهامداران در بازار سهام ایران عنوان کرد و گفت: در نگاه اول مهمترین پدیدهای که به موجب آن سرمایهگذاران ایرانی در بلندمدت از گردونه تحلیل خارج میشوند، نوسانات شدید و تغییرات ناگهانی در سیاستها و قوانین حاکم بر بازارها است که از مسائل سیاسی و اقتصادی کشور نشأت میگیرد.
وی افزود: علاوه بر این در اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه موسسات و افرادی وجود دارند که از ارائه تحلیل درآمد کسب میکنند؛ در صورتی که در ایران چنین موسساتی وجود ندارد و از آنجا که سرمایهگذار نمیتواند بهصورت شخصی هزینه متضرر شدن در بازار را بپردازد، در نتیجه با دیدی کوتاه مدت و یک تحلیل ساده که هر سهمی که صف خرید دارد، سهم خوبی است، وارد بازار میشود.
اسلامی سومین دلیل حاکمیت هیجان بر تحلیل را نبود شفافیت اطلاعات در معاملات دانست و اظهار کرد: هنوز شفافیت بازار به لحاظ اطلاعات و معاملات آنقدر نیست که سهامدار بتواند با تکیه به تحلیل وارد معاملات شود.وی تصریح کرد: در مجموع عواملی همچون وجود دامنه نوسان، انتشار سریع اخبار قبل از قرار گرفتن روی کدال، دامن زدن به برخی شایعات و اخبار غیرموثق،دولتی بودن درصد بزرگی از بازار سهام و برخی دیگر از عوامل باعث میشود تا سهامدار نتواند تحلیل را پشتوانهای مناسب برای ورود به بازار ببیند. این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه ساختار بازار از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: اگر مدیران بازار سرمایه خود را مسوول بالا و پایین رفتن شاخص بدانند و تمام توجه و تلاش خود را برای نگه داشتن شاخص انجام دهند، نباید انتظار تحلیلی شدن معاملات را داشت.
وی ادامه داد: در صورتی که افزایش شفافیت و کارآیی بازار مهمترین معیار مسوولان بازار سرمایه قرار گیرد، قطعا دیگر شاهد یک فضای هیجانی با رویکرد سفتهبازانه نخواهیم بود. در نتیجه تغییر نگرش در میان مدیران بازار را میتوان پیش زمینه اصلی تحلیلمحوری معاملات دانست و پس از آن دومین راهکار برای حاکم شدن تحلیل بر معاملات، ایجاد سازوکار لازم و موسساتی است که ارائه دهنده تحلیلهای درست از بازار به سرمایهگذاران باشد.
اسلامی خاطرنشان کرد: باید موضوع معامله بر اساس اطلاعات، جدی گرفته شود. در حال حاضر منفیترین موضوع حاصل از ایجاد صف خرید و فروش، این است که تحلیل از بازار حذف شده و هر شخصی که وارد بازار میشود، یک راه تحلیل بسیار ساده پیدا کرده و فکر میکند هر سهمی که صف خرید دارد، سهم خوبی است. در صورتیکه اگر دامنه نوسان بازتر باشد و صف خرید و فروش شکل نگیرد، خرید و فروشهای سرمایهگذاران با تحلیلهای عمیقتری صورت میگیرد.
وی اضافه کرد: طی سالهای گذشته بارها مسوولان بازار از حذف دامنه نوسان سخن گفتند؛ درصورتیکه عملا هیچ کاری انجام نشد؛ در صورتی که میتوانستند بهعنوان کمترین کار ممکن در طول این سالها حذف تدریجی دامنه نوسان از معاملات سهامی که شاهد اتفاق و تحول خاصی نیستند را تمرین کنند.
عضو هیاتمدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی ادامه داد: واقعیت این است که افردای که در ابتدا دامنه نوسان را وضع کرده و در حال حاضر در مقابل حذف آن مقاومت میکنند، استدلال میکنند که بازار ما هیجانی است و تعداد سهامداران غیرحرفهای دراین بازار زیاد است. به همین علت اگر دامنه نوسان باز باشد و معاملات بدون محدودیت نوسان انجام پذیرد، بازار ممکن است با هر خبری هیجانی شود و واکنش بیش از اندازه نشان دهد. بهعنوان مثال در صورت بالا بودن یا نبود دامنه نوسان با انتشار یک خبر منفی بازار به شدت ریزشی شده و بالعکس زمانی که خبر مثبتی میآید، نوسانات بازار شدید میشود. در نتیجه این افراد با بهانه هیجانی بودن بورس ایران اعتقاد دارند بازار به دامنه نوسان نیاز دارد و با این مکانیزم میتواند معاملات را مدیریت کند؛ موضوعی که اساسا فکری اشتباه است و ایراد دارد.