هدف بانک مرکزی از راه اندازی سایت خبری اقتصاد و بانک چیست؟
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)، وجود پانزده رسانه آنلاین و چاپی برای نهاد ناظر کافی است تا تحلیل ها و نقطه نظرات خود را منعکس کند. همچنین وجود چهار همایش بزرگ سالانه، خود به عنوان رسانه های موثر می تواند بخش عمده آنچه بانک مرکزی در نظر دارد را منعکس کند. از سوی دیگر تمام رسانه های این مرز و بوم همیشه اخبار بانک مرکزی را در رأس اخبار خود قرار داده و همواره در کنار تعریف یا انتقاد، پیامها و اطلاعیه های بانک مرکزی به صورت کامل منتقل شده است. کافی است صحبت اخیر رئیس کل بانک مرکزی در خصوص تک نرخی شدن ارز را در رسانه ها دنبال کنیم. شاید کمتر کسی بداند که بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و بانکی جمعا ۱۵ سایت و نشریه چاپی ادواری شامل دوازده نشریه ادواری و سه درگاه اینترنتی در اختیار دارد که به صورت روزانه تا فصلی است که به انعکاس دیدگاه های و تحلیل های مسئولان و درج اخبار بانک مرکزی و بخش های مربوطه می پردازد. بر همین اساس به سختی می توان به این پرسش پاسخ داد که هدف بانک مرکزی از راه اندازی سایت خبری اقتصاد و بانک چیست. وجود پانزده رسانه آنلاین و چاپی برای نهاد ناظر کافی است تا تحلیل ها و نقطه نظرات خود را منعکس کند. همچنین وجود چهار همایش بزرگ سالانه، خود به عنوان رسانه های موثر می تواند بخش عمده آنچه بانک مرکزی در نظر دارد را منعکس کند. از سوی دیگر تمام رسانه های این مرز و بوم همیشه اخبار بانک مرکزی را در رأس اخبار خود قرار داده و همواره در کنار تعریف یا انتقاد، پیامها و اطلاعیه های بانک مرکزی به صورت کامل منتقل شده است. کافی است صحبت اخیر رئیس کل بانک مرکزی در خصوص تک نرخی شدن ارز را در رسانه ها دنبال کنیم.
هدف مبهم پانزده رسانه بانک مرکزی در تکمیل نقش حاکمیتی بانک مرکزی به گونه ای طراحی شده اند که برای اقتصاد و رسانه ها به تهیه خوراک خبری، اعم از آمار و ارقام و تحلیل و... مبادرت می کنند و بر همین اساس مکمل خوبی برای ایفای نقش نظارت و سیاستگذاری مقام ارشد پولی هستند. بر همین اساس به سختی می توان برای این سوال که «هدف از راه اندازی ایبنا چیست؟» کمتر می توان پاسخ واضحی یافت. شاید مدافعان طراح تاسیس شبکه خبری افزایش توان در توسعه جنگ رسانه ای با منتقدان است که اگر چنین باشد از همین اکنون باید نهاد ناظر را بازنده بزرگ نامید. بانک مرکزی قرار نیست به جنگ رسانه ای ورود کند. وظایف بانک مرکزی مشخص است و بر اساس همین وظایف رسانه های لازم را در اختیار دارد و اگر زمانی تحلیلی از شرایط دارد همواره نهادهای رسانه با رضایت کامل در خدمت این بانک بوده اند. تمام رسانه های این مرز و بوم حتی زمانی که انتقاد می کنند بانک مرکزی را متعلق به خود می دانند و ثروت کمی نیست که این بانک در اختیار دارد و بهتر است از آن صیانت کند تا اینکه به دنبال ایجاد رقیب یا توسعه جنگ رسانه ای با برخی منتقدان احتمالا جهت دار باشد.
افزایش ریسک به نوشته بانکداری الکترونیک، از سوی دیگر شاید بانک مرکزی کمتر به این نکته توجه کرده است که رسانه داری به معنی واقعی کلمه با روح بانکداری منافات دارد. روح بانکداری بر احتیاط و دوری از ریسک استوار است و روح رسانه بر جنبش و پذیرش ریسک. از سوی دیگر رسانه به نوعی ناظر بر نهادهای موجود در جامعه است. حال وقتی یکی از نهادها خود اقدام به ایجاد رسانه کند به معنی آن است که قصد دارد با مهندسی افکار مخاطبان خود موجبات انحراف افکار آنها را فراهم کرده و به تعبیر دیگر این کار به مانعی در برابر نظارت رسانه های مستقل بر نهاد مورد اشاره می شود. در دنیا کمتر بانکی را سراغ داریم که رسانه داشته باشد. تنها در ایران است که می بینیم بانک مرکزی فارغ از نقش های سیاستگذاری و حاکمیتی می خواهد رسانه داری را نیز پیشه کند.
موضوع چقدر اهمیت دارد؟ شاید برخی بگویند «در کنار تعداد زیاد سایت های خبری، چه اشکال دارد بانک مرکزی هم یک سایت راه اندازی کند؟» اما مسئله به این سادگی هم نیست. اگر قرار است نهاد ناظر و سیاستگذار سایت ضعیفی داشته باشد اساسا چرا این کار را انجام دهد در این صورت، هم شأن خود را تنزل داده و هم باعث حیف و میل اموال عمومی شده است. اما اگر قرار است سایت قوی باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ رنکینگ بانک مرکزی در الکسا اکنون ۱۳۶ است (در میان سایت های ایرانی). این رتبه به معنی آن است که روزانه بیش از یک میلیون بازدید از این سایت صورت می گیرد. بدیهی است افراد عادی و کسب و کارهای خرد نیازی ندارند به سایت بانک مرکزی رجوع کنند بلکه اغلب مراکز دانشگاهی و کسب و کارهای حوزه پولی و اقتصادی هستند که همواره اخبار و محتوای موجود در سایت را رصد و تحلیل می کنند. در این بین بخش قابل توجه مربوط به حوزه مخاطبان با کسب و کارهای گسترده مانند بانک ها، شرکت های بورسی و... خواهند بود. وقتی سایتی راه اندازی شود که متعلق به نهاد ناظر و سیاستگذار باشد و از آن کسب اعتبار کند طبعا سریعا بزرگ و پرمخاطب شده و این به معنی داشتن قدرت مهندسی افکار بخش های مهم پولی و اقتصادی است و این همان خطری است که جایگاه بانک مرکزی را به خطر می اندازد و زمینه عدم شفافیت را با استفاده از قدرت رسانه ای خود فراهم می کند. چنین روندی را در جامعه کمابیش شاهد هستیم که برخی نهادهای نظامی با راه اندازی خبرگزاری ها و سایت هایی در راستای تحقق اهداف مورد نظر خود می پردازند و همه هم از قدرت فوق العاده این رسانه ها و اثراتشان بر افکار عمومی با خبر هستیم. بر همین اساس وجود چنین ابزارهایی ناقض اهداف ذاتی ناظر و سیاستگذار است.
رسانه اگر بود مرحوم نوربخش... مرحوم دکتر نوربخش رئیس کل فقید بانک مرکزی رسانه را خوب می فهمید و اگر رسانه داری را هم خوب و لازم می دانست قطعا در کنار ساختمان شکیل شیشه ای میرداماد یک روزنامه کثیرالانتشار نیز تاسیس و به تحقق بهتر اهداف بانک مرکزی کمک می کرد. اما نه تنها وی این کار را نکرد بلکه طی ۵۶ سالی که از عمر بانک مرکزی می گذرد هیچیک از روسای بانک مرکزی نیز اقدام به این کار نکردند چون رسانه داری با وظایف نهاد پولی در تضاد است. وظیفه رسانه، نظارت بر ارکان مختلف جامعه است. حال ناظر خود نباید ابزاری علیه رکن چهارم نظارت و دموکراسی ایجاد کند.
استراتژیست هایی که کمتر به عمق مسائل دقت می کنند باید اعتراف کرد که به نظر می رسد استراتژیست های رسانه ای در بانک مرکزی کمتر به عمق مسائل دقت می کنند. آنها که اغلب از خارج بانک مرکزی و به مدد برخی ارتباطات گذشته وارد بانک مرکزی شده اند طبیعی است که تفاوت های بنیادین سیاستگذاری و نظارت را با حوزه اجرا چندان احساس نکنند و اصولا کمتر مدیر روابط عمومی در کشور ما وجود دارد که مسائل پولی و بانکی را در سطح کلان به درستی درک و تحلیل کند. بر همین اساس اگر چه لابی کردن برای هماهنگی انجام مصاحبه با مدیران بانک مرکزی و برگزاری نشست های خبری بخشی از وظایف روابط عمومی این بانک است اما اساسا قطع به یقین اوج کار روابط عمومی نیست. حفظ منزلت و جایگاه نهاد ناظر، وظیفه و رسالت نهاد روابط عمومی این حوزه است که حتی برخی اوقات ممکن است با «عدم اقدام» حاصل آید. به تعبیر دیگر باید راهبردها را به درستی تدوین و اجرایی کرد و این به معنای انجام متعدد فعالیت های مختلف نیست بلکه مهم، درک درست جایگاه نهاد ارشد پولی است و سپس ادامه راه...