ایران آنلاین /از دیدگاه ساواک، کلوبهای روتاری و باشگاههای لاینز، از سازمان های جنبی فراماسونری به شمار میرفتند. باید دانست که تفاوت باشگاههای روتاری و لاینز با فراماسونری، در ماهیت سازمانی نبود؛ این دو، تنها در ساختار اجرایی و شکل ظاهری با هم تفاوت داشتند. دو باشگاه مذکور، برخلاف انجمنهای ماسونی که پنهانکاری، بر فعالیت های آنها سایه انداخته بود، محافلی علنی بودند و با مجوز رسمی مقامات اجرایی هر کشور، تشکیل می شدند. در یکی از اسناد ساواک به این موضوع اشاره ای شده است:« به: ۳۲۱؛ منبع: ۲۱۷۹؛ از: ۲۰/هـ/۷؛ تاریخ وقوع: اخیراً شماره گزارش ۴۳۲۹۷/۲۰/ه/۷؛ تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات: ۴۸٫۲٫۹؛ تاریخ: ۴۸٫۲٫۱۰؛ موضوع: فراماسونری (اظهارات سید حسن امامی امام جمعه تهران)/ دکتر عباس ریاضی کرمانی که با امام جمعه تهران در خصوص فراماسونری ملاقات کرده [است]، میگفت امام جمعه گفته است که فراماسونری سازمان خطرناکی نیست و ما کوشش میکنیم تشکیلات آن را علنی کنیم و فعالیت آن را توسعه دهیم. امام جمعه گفته است چون فراماسونری به مذهب و ملیت افراد کاری ندارد، هر کس با هر مذهب و هر ملیت می تواند در صورتی که واجد شرایط مخصوصی باشد، در این سازمان عضویت پیدا کند؛ مانند سازمان تسلیح اخلاقی و «سازمان لاینز» و کلوپ [کلوب] روتاری که تاکنون به صورت علنی فعالیت می کردهاند. امام جمعه گفته است که سازمان سیا یک سازمان جاسوسی به نفع آمریکا می باشد، در حالی که فراماسونری متعلق به کشور به خصوصی نیست. / توضیح رهبر عملیات: در مورد انتشار اسامی افراد عضو لژ فراماسونری و افراد وابسته به سازمان سیا، قبلاً گزارشاتی فرستاده شده است.»عضویت و حضور زنان در باشگاه روتاری و لاینز، برخلاف لژهای ماسونی، آزاد بود و حتی باشگاههای روتاری و لاینز ویژه زنان نیز، در کنار باشگاههای مردان، به تکاپوی خود ادامه میدادند و در آنها، هر چند ماه یا چند هفته یک بار، جلسات مشترکی به منظور تحکیم مودت، دوستی و تبادل افکار در ایران و جهان تشکیل می شد. تفاوت دیگر فراماسونری با باشگاه های روتاری و لاینز، در پایگاه و نقش اعضای آنها بود. فراماسونها بیشتر از میان قشر روشنفکر و تحصیل کرده و دارای مبانی فکری و ایدئولوژیک انتخاب میشدند؛ در حالی که در باشگاه های روتاری و لاینز؛ غیر از افراد تحصیل کرده، مدیر کلها و صاحبان شرکتها و تکنوکرات نیز عضو میشدند. میتوان گفت نظام سرمایه داری غرب حوزه فعالیت فراماسونری را به مسائل سیاسی و حوزه فعالیت باشگاه های مذکور را به مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محدود کرده است.
روتاری در ایران اواخر سال ۱۳۳۲، یکی از روتارین های آمریکایی به نام دکتر کراتس به ایران آمد تا برای تشکیل کلوب های روتاری در ایران، وارد عمل شود. او سرانجام توانست به واسطه هادی امیرابراهیمی که یکی از سرمایهداران معروف بود، با دکتر جهان شاه صالح، استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و وزیر بهداری، سناتور مصطفی تجدد مالک و مدیر عامل بانک بازرگانی ایران و سناتور عباس مسعودی، مالک و مدیر مؤسسه اطلاعات، تماس حاصل کند و نخستین کلوب روتاری را در ایران تشکیل دهد. بعد از دکتر کراتس، یکی از اعضای «انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه»، به نام چارلز کولاک، از بیروت وارد تهران شد و با دعوت از بعضی از سرمایه داران، مانند ثابت پاسال، لطفا... حیّ، قاسم لاجوردی و استادان دانشگاه، مانند دکتر جهان شاه صالح، دکتر نجم آبادی و دیگران کلوب روتاری تهران را در سال ۱۳۳۵ افتتاح کرد. این کلوب کار خود را در پارک هتل تهران آغاز کرد. اولین رئیس این کلوب، دکتر جهان شاه صالح بود. باشگاه های لاینز (I.O.N.S.L) باشگاه لاینز در سال ۱۹۱۷ توسط یکی از فراماسونرهای آمریکایی به نام «ملوین جونز» در شهر شیکاگو تأسیس و شعبه ای از آن در تاریخ پانزدهم فروردین ۱۳۳۶ در ایران افتتاح شد. مدتی بعد، باشگاه لاینز در پنجاه شهر ایران شعبه هایی دایر کرد. اعضای این باشگاه ها در روزهای پنجشنبه سوم هر ماه، در یکی از هتل های تهران تشکیل جلسه می دادند. هدف ظاهری باشگاه های لاینز، گسترش نوعدوستی و حمایت از حقوق بشر و کمک به انسان های ستم کشیده و از این قبیل عنوان میشد؛ ولی هدف واقعی و پشت پرده آنها، مانند لژهای فراماسونری و کلوب های روتاری، برقراری حکومت جهانی بود. بسیاری از اعضای این باشگاه، همزمان عضو لژهای فراماسونری و کلوبهای روتاری هم بودند. هرچند، خسرو هدایت، رئیس شورای عالی مناطق لاینز ایران، ضمن دفاع از فراماسونری، همکاری لاینز را با فراماسونها انکار می کرد.اعضای باشگاههای لاینز، همچون روتارینها و فراماسونها، ادعا می کردند که در امور سیاسی دخالت نمی کنند و حوزه فعالیت آنها مسائل اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی است. باشگاههای لاینز برخلاف روتاری، سختگیری چندانی در پذیرش عضو نداشتند. از این رو، ممکن بود در این نوع باشگاه ها، از یک صنف، عضویت چند نفر پذیرفته شود. پنجمین مجمع لاینز ایران، در اصفهان و به ریاست جعفر شریف امامی، رئیس شورای عالی لاینز ایران، تشکیل شد. ساواک با زیر نظر گرفتن فراماسونرها، از جمله حسین علاء، به این اطلاعات دست یافتهبود: «گزارش ساواک ۲۱۸۶۲/ ۳۱- تاریخ وصول خبر: ۲۹/۲/۴۱- منبع خبر: مأمور ویژه - تاریخ گزارش: ۳۱/۲/۴۱ - تقویم: ب- ۱ : یکی از محارم سردار فاخر حکمت اظهار میداشت که مسافرتهای حسین علاء، وزیر دربار شاهنشاهی، به فارس و شیراز که ظاهراً تحت عنوان سالگرد «انجمن لاینز» صورت گرفته، به منظور انجام مأموریت سیاسی و مخفی است. مشارالیه افزود، انجمن لاینز که یکی از شعب لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است، تحت عنوان انجام کارهای عام المنفعه، بزرگ ترین دستگاه خبری دولت انگلستان در کشورهای دنیا محسوب می شود و آقای علاء، وزیر دربار شاهنشاهی که خود از فراماسونرهای معروف و از اعضای بزرگ لژ لندن هستند و ریاست جوامع فراماسونری ایران را به عهده دارند، در این مسافرت به توصیه مقامات انگلستان، دستورات محرمانهای به مأمورین نفوذی انگلستان در فارس که اکثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند، صادر خواهد کرد؛ زیرا ممکن است روابط شاهنشاهی و دولت آقای امینی که به صورت مبارزه سیاست انگلستان و آمریکا در ایران درآمده است، وضع نامساعدی به خود بگیرد. به این ترتیب، عشایر فارس طبق تعلیماتی که آقای علاء به آن ها خواهند داد برای دولت مرکزی اشکالات بزرگی فراهم خواهند کرد. گوینده افزوده است که اکثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه، غالباً فراماسون و تابع دستورات لژ بزرگ لندن هستند و طبعاً تابع نظر و دستورات آقای علاء خواهند بود و قرار است آقای علاء مدت ۶ روز به عنوان بازدید از تخت جمشید، در آنجا اقامت نموده و جلساتی با حضور دوستان خود تشکیل داده و سپس به کازرون و بوشهر و لارستان عزیمت نموده و به این طریق، مقدمات شورش عشایر را علیه دولت فراهم نمایند.» نفوذ ماسونها و اعضای لاینز و روتاری در شورای دانشگاه تهران از آغاز تأسیس دانشگاه تا تاریخ استقلال آن (سال تحصیلی ۲۲- ۱۳۱۳)، ریاست دانشگاه با وزیر وقت فرهنگ (دکتر مرآت) بود. پس از استقلال دانشگاه، تعیین رئیس آن انتخابی شد و برای نخستین بار، دکتر علی اکبر سیاسی، عضو انجمن طرفداران حکومت جهان که خود قانون استقلال دانشگاه را به تصویب رساندهبود، به ریاست دانشگاه تهران رسید. به موجب این قانون، رئیس دانشگاه از میان رؤسای دانشکدهها و براساس رأی شورای دانشگاه انتخاب و به فرمان شاه منصوب میشد. در سال ۱۳۲۲، نحوه انتخاب رئیس دانشگاه تغییر کرد. طبق قانون جدید، رئیس دانشگاه به موجب رأی شورای دانشگاه، از بین سه نفر از استادانی که رتبه هیچ یک از آنها از «نُه» استادی کمتر نباشد، به پیشنهاد وزیر فرهنگ و انتخاب شاه، برای مدت سه سال منصوب میشد. به موجب قانون جدید، از تاریخ ۱۸ دی ماه ۱۳۳۳، دکتر منوچهر اقبال، استاد دانشکده پزشکی و عضو کلوب روتاری و باشگاه لاینز، طبق رأی شورای دانشگاه و فرمان «شاه»، به سمت ریاست دانشگاه منصوب شد. اعضای شورای سیاستگذاری دانشگاه تهران در دهه ۱۳۴۰، دوازده نفر بودند که همگی، عضو لژهای فراماسونری، روتاری و لاینز و سایر مراکز وابسته به این جریانها بودند که مشخصاً، مهندس هوشنگ سیحون (رئیس دانشکده هنرهای زیبا)، عضو کلوب روتاری شمال و باشگاه لاینز فردوسی بود. از میان استادان دانشگاه، این افراد عضو باشگاه لاینز بودند: «۱- دکتر منوچهر اقبال، استاد دانشکده پزشکی و عضو باشگاه لاینز؛ ۲- دکتر خانبابا بیانی، مدیر گروه تاریخ دانشکده ادبیات و عضو لژ فراماسونری سعدی؛ ۳- دکتر علی پاشا صالح، استاد زبان انگلیسی دانشکده ادبیات و مترجم سفارت آمریکا، عضو کلوب روتاری و باشگاه لاینز (برادر دکتر جهان شاه صالح رئیس دانشگاه تهران). نفوذ در دانشگاه شیراز قدرتمندترین فرد استان فارس، دکتر قربان، رئیس دانشگاه شیراز بود که حتی استانداران فارس که از میان نزدیکان دربار انتخاب می شدند، توان مقابله با او را نداشتند. وی غیر از ریاست دانشگاه شیراز، بیش از پنجاه شغل و پست کلیدی این استان را نیز در اختیار داشت. «قربان»، در سال ۱۳۴۲، به ریاست باشگاه لاینز استان فارس رسید. او از اعضای مؤسس کلوب روتاری شیراز نیز بود. ارتشبد حسین فردوست که کلیه فعالیتهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی رژیم پهلوی را زیر نظر داشت، «دکتر قربان» را در شمار عناصر و عوامل سازمان جاسوسی انگلستان میداند. «دکتر قربان» به عنوان یک بهایی و عضو فعال شبکه فراماسونری و روتاری، نظرات عناصر بیگانه و محافل استعماری، به ویژه صهیونیستها را، در حوزه تعلیم و تربیت جوانان ایرانی اجرا می کرد و شدت وابستگی او به حدی بود که نام وی در فهرست اعضای تمام انجمن دوستداران آمریکا و نظایر آن دیده میشد. در بین استادان دانشگاه شیراز، در یک فهرست نوزده نفره، به نام دکتر محمد ساجدی، استاد دانشکده پزشکی و عضو باشگاه لاینز نیز بر میخوریم./خراسان منبع:پایگاه اینترنتی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران